نگاهی به شبکه های تلویزیونی لس آنجلسی رسانه هایی در خدمت جنگ نرم
از ویژگی های خاص شبکه های تلویزیونی لس آنجلسی ارائه تحلیل های سطحی، پرداختن به جاذبه های کذایی، پخش ساز و آواز، تبلیغ کالا در کنار دکور برنامه ها، استفاده از ادبیات کوچه بازاری و عوام فریبی است. |
|
رسانه های برانداز که در سال های اخیر رشد قارچ گونه ای داشته اند دو نقش کلیدی را ایفا کرده اند: اول آنکه بسیاری از بودجه های براندازی نرم آمریکا را بلعیده اند بدون آنکه بتوانند جنبشی قوی را در ایران ایجاد کنند که تأمین کننده منافع آمریکا و غرب در ایران باشد و دوم اینکه اعتماد مردم را به سیستم سیاسی نظامی جمهوری اسلامی بیشتر کرده اند.
تهیه برنامه های کم عمق، سطحی و انتقادهایی که از ستون خوانندگان روزنامه های داخلی و حتی دولتی فراتر نمی رود، عملاً هیچ آلترناتیوی را برای جمهوری اسلامی ایران باقی نگذاشته است، البته حمایت بد آنها از آمریکا و سیاست های آن و عریان کردن برنامه های پوششی آمریکا برای جذب حامی در ایران یکی دیگر از خدمات ارزنده این رسانه ها است که یقیناً ناشی از حماقت و ابزاری بودن آنان است، بدون آنکه قصد خدمت داشته باشند بلکه تمام تلاش آنها خیانت و دریوزگی می باشد.
آغاز و حرکت دشمنان برای براندازی جمهوری اسلامی ایران، تاریخی 30ساله، یعنی از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 تاکنون دارد. اما از دهه سوم و به طور مشخص از خرداد 76 به بعد، این رویکرد وارد فاز جدیدی شد، در این فاز عملیاتی دولت آمریکا ضمن حمایت های مالی از رسانه ها به معنای عام آن در راستای تهی سازی نظام اسلامی از اصول و ارزش های حاکم بر جامعه دینی و انقلابی ایران، گسترش ناامنی و بی ثباتی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را در دستور کار خود قرار داد.
ماهواره های قابل دریافت در ایران
در کشور ما امکان دریافت شبکه های 30 ماهواره از حدود 80 ماهواره وجود دارد، 80 ماهواره حدود 6800 شبکه تلویزیونی را پخش می کنند که از این تعداد برنامه های حدود 3000 شبکه در ایران قابل دریافت است.
اولین شبکه فارسی زبان تقریباً از سال 1378 که در ایران قابل دریافت بود ان آی تی وی بود، بعد از آن شبکه های ایران و پارس و بعد از آنها چندین شبکه دیگر تأسیس شده است.
از ویژگی های خاص این رسانه ها ارائه تحلیل های سطحی، پرداختن به جاذبه های کذایی، پخش ساز و آواز، تبلیغ کالا در کنار دکور برنامه ها، استفاده از ادبیات کوچه بازاری و عوام فریبی است.
بیشتر برنامه های این شبکه ها «استودیو محور» است و شاید بتوان برنامه های آنها را در اجرای مجری یا به عبارت بهتر پاسخگویی تلفن بیننده، آگهی و شو خلاصه کرد. بیشتر این شبکه ها بخشی از وقت مخاطبان را در فحش، دشنام و ناسزا به یکدیگر هدر می دهند.
همچنین شیوه های اصلی آنها در ارائه اخبار عبارت است از: جعل، تحریف، تأکید بر روی اخبار منفی، ارائه نظر به جای خبر، ارائه آمار ناقص، بایکوت کردن خبر واطلاعات ارائه جزئیات نامربوط و... است.
لس آنجلس نشین های آمریکا درصدد بوده اند که با تخصیص بودجه های هنگفت همه توانایی رسانه ها و اشخاص فعال ضدجمهوری اسلامی ایران را در سرتاسر جهان شناسایی کرده و مبارزه سخت و نفس گیری را در بعد نرم افزاری برای ایجاد بحران های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی مذهبی در ایران دامن بزنند. اکنون که تعداد این تلویزیون ها به 50 عدد می رسد و 7 برابر شبکه های تلویزیون داخل ایران هستند، می توان به قدرت بسیج کنندگی اندک آنان در ترغیب و تهییج یا نافرمانی مدنی حتی در آتش زدن یک لاستیک اشاره کرد و هنگامی که یک لاستیک در یک تجمع چندنفره سوزانده می شود با چه آب وتابی آن را در پخش های زنده نمایش داده و خود را موفق و ایران را به سمت سرنگونی معرفی می کنند(!)
اکنون که قدرت 50 رسانه لس آنجلسی گاه در حد تبلیغ پرتاب چند عدد گوجه فرنگی و تخم مرغ و آتش زدن یک لاستیک و گردآوری چند نفر ولگرد بر سر چهارراه ها و دادن چند شعار «ما هستیم» ابراز می شود، عدم اقبال مردم به این رسانه ها سبب شده است که برخی از افراد و گروه های داخلی که تلاش داشتند اقدام به راه اندازی تلویزیون های منتقد نظام بنمایند، در رفتار خود تجدیدنظر کنند.
خبرها و تحلیل های ساختگی و غیرواقعی آنها اعتماد مردم را به رسانه های خودی افزایش داده است، به گونه ای که طبق جدیدترین نظرسنجی ها بیش از 80 درصد جمعیت کشور اخبار خود را از رسانه ملی دریافت می کنند و مابقی از رسانه های نوشتاری و مکتوب.
از سوی دیگر دولت آمریکا در اواخر بهار سال 1384 اعلام کرد که دست به حمایت از پروژه هایی خواهد زد که به گسترش دموکراسی در ایران کمک می کند.. در این اوضاع کنگره آمریکا بودجه ای بالغ بر سه میلیون دلار برای پشتیبانی ملی از گروه های مدافع حقوق بشر، نهادهای آموزشی، سازمان های غیردولتی و همچنین افرادی که در زمینه پیشبرد دموکراسی و حفظ حقوق بشر(؟!) در ایران فعالیت دارند تعیین نمود. این اقدام آمریکا د رحمایت مالی رسمی از اپوزیسیون برای نخستین بار بود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اتفاق می افتاد اما برخی از نمایندگان کنگره می گویند این بودجه به تدریج به 50میلیون دلار بالغ خواهد شد. آن گونه که رایس، وزیر خارجه سابق آمریکا اعتراف کرده، مبلغی از این کمک برای تقویت برنامه های
«رادیو فردا» و بخش دولتی
«رادیو آمریکا» اختصاص خواهد یافت و از کمک به اپوزیسیون نیز سخن رفته است.
اما ناامیدی آمریکا از اپوزیسیون خارجی موجب شده است که محافل سیاسی و امنیتی آمریکا به حمایت از اپوزیسیون در داخل کشور برای پیشبرد و هدایت حرکت به اصطلاح آزادی خواهانه در ایران بپردازند که این مسئله در اظهارات رئیس جمهوری آمریکا و وزیر امور خارجه این کشور به وضوح دیده می شود.
تلاش برای برقراری پیوند میان «جنبش های اجتماعی» و فضاسازی رسانه های آمریکایی، ازجمله رادیو فردا، رسانه وابسته به سیا و رادیو آمریکا برای طیف خاصی از اقلیت های قومی، دانشجویان، زنان وکارگران در سه سال گذشته به طور محسوسی افزایش یافته است.
به نظر میر سد که این رسانه ها همسو با محافل سیاسی و امنیتی آمریکا با بهره گیری از شگردهای جنگ تبلیغی و رسانه ای می کوشند به طور غیرمحسوس ازطریق راه اندازی شبکه های اجتماعی وایجاد همسویی وبرقراری پیوند میان آنها در جهت پیشبرد راهبرد «انقلاب مخملی در ایرن» حرکت کنند، رسانه های بیگانه از تحول در مطالبات جنبش های اجتماعی سخن می گویند که مهمترین مؤلفه آن در هم پیوندی با دیگر اقشار اجتماعی وفاصله گرفتن از حاکمیت و البته تغییر خواسته های مردم به مطالباتی که با اهداف شوم آنها همخوانی دارد، می باشد.